واقعا هر وقت یه نفر می‌گه «قدیما مردم خیلی سالم‌تر بودند و آمار مرگ و میر خیلی کم‌تر بود» میل عمیقی پیدا می‌کنم که آرزو کنم که کاش یه تب طاعونی چیزی بیاد، یا دو سه‌تا بچه رو بر اثر بیماری از دست بده، یا خودش/همسرش بر اثر زایمان بمیره، تا دقیقا متوجه بشه که نباید این همه تلاش از این همه انسان رو کاملا ندیده بگیره.

 

عنوان: یه بار توی قطار با یک خانم نسبتا مسنی هم‌کوپه‌ای بودم که تعریف می‌کرد که پرکاری/کم‌کاری تیروئید داشته، و رفته پیش دکتر و دکتر بهش گفته که مثلا فلان قرص رو باید همیشه بخوری. و این هم به این نتیجه رسیده که خیلی سخته که همیشه مجبور باشه قرص بخوره. در نتیجه رفته سراغ یه فرد متخصص توی طب سنتی و اون بهش گفته که باید فلان شربت گیاهی رو استفاده کنی، در ادامه هم گفت که باید همیشه بخوری‌ش. و من تا همین‌جاش واقعا نمی‌فهمیدم چرا باید خوردن شربت تا آخر عمر، با قرص فرق کنه واقعا. ولی خب، خودش معتقد بود که خدا رو شکر که مواد شیمیایی رو مصرف نکرده و به دامان طبیعت برگشته. که در نهایت، من ازش پرسیدم که آیا اصلا آزمایش داده که ببینه شربت اثر می‌کنه یا نه، و واقعا هنوز باورم نمی‌شه. ولی گفت نه. انگار صرف این که به دامان طبیعت برگشته کافیه. تیروئید دیگه چه اهمیتی می‌تونه داشته باشه.


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب این وبلاگ

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

کیوسک خبر remapdoctor123 caseyfuplcr Website آموزش مشاوره پرورش و راه اندازی شترمرغ | هاتِف | gsm8080 Holly Xbox one